مرد غریب و تنها ، مگه داره تماشا
کردم دعا که زینب ، کارش نیفته اینجا
می بینم اون روزی رو که ، زلفت به دست باده
رو مرکبی از نی میای ، زینب پیشت پیاده
چشای هیز و دورگرد ، دنبالتون زیاده
من که بلاگردونتم
تا به ابد مدیونتم
******
سرو شکسته قامت ، شدم تو این عمارت
نگا کنم چه جوری ، تو روی تو قیامت
کاش چشم من از روی دار ، به خواهرت نیفته
دعام اینه که گل زخم ، به اکبرت نیفته
من میثم تمار تو
سر داده ام بر دار تو
شاعر : محمد مبشری
- شنبه
- 18
- مهر
- 1394
- ساعت
- 9:43
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه