• دوشنبه 3 دی 03


غزل استقبال از محرم(شد آغاز ای شقایق ها خزان از شام و از کوفه)

1543
1

 شد آغاز ای شقایق ها خزان از شام و از کوفه
وَ بادی سرخ و تب زا شد وزان از شام و از کوفه
قرارست آتش و آهن ببارد ز آسمان امشب
بهارا لاله هایت را بخوان از شام و از کوفه
از این اقلیم بگریزید آه ای اهل آبادی
که سیل مرگ خواهد شد روان از شام و از کوفه
پلنگ و شیر می میرند در نیزار های شب
شغال و گرگ می گیرند جان از شام و از کوفه
شگفتا اتّحاد کفر، دردا افتراق حق
امان از سختی و سستی امان از شام و از کوفه
شب و سرما، دروغ و مکر، مرگ و ظلم و بی رحمی
همه دارند ای مردم نشان از شام و از کوفه
ندائی آسمانی نیست تزویری ست شیطانی
اگر برخیزد آوای اذان از شام و از کوفه
عزادارست هفت اقلیم هفتاد و دو دلبر را
پر از خون شد دل هفت آسمان از شام و از کوفه
شاعر:امیر سیاه پوش

  • یکشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 5:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران