دوباره دعوتم كردی كه آیم در سرای تو
بپوشم جامۀ عشقت به عشق نینوای تو
شبیه دیدن صاحب عزایت اشك میریزم
میان روضه میگردم پی صاحب عزای تو
كشم یك سال حسرت تا ببینم روی یارانت
فدای اشك چشم خالص اهل نوای تو
به هر جا بنگرم چون خیمۀ سوگ تو میبینم
تو گویی در نظر آید خیام كربلای تو
نبودم كربلا با تو ولیكن آرزو دارم
ببارد بر من از هر سو همه درد و بلای تو
خدا از من نگیرد عشق ارباب محبت را
كه میخواهم بمانم تا دم محشر گدای تو
نه تنها من اسیر تو، خدا باشد گرفتارت
حدیث "من احبه" گشته تأكید ولای تو
ندارد پردۀ كعبه بهای این سیاهیها
كه باشد چادر زهرا نشان روضههای تو
شاعر:محمود ژولیده
- یکشنبه
- 27
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 14:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه