این قلبها شکسته ، حرم را بیاورید
رخت عزای حضرت غم را بیاورید
حی علی البکاء ملائک دهد نوید
وقتش رسیده دیده و نم را بیاورید
خون گریه میکنم ز دو دیده بجای اشک
یابید چشمه را جگرم را بیاورید
پرچم ، کتل ، حسینیه و شور عاشقی
آن روضه خوان و نوحه و دم را بیاورید
حی علی العزای حبیب است میرسد
آن مادر شکسته و خم را بیاورید
در سومین شب نفس گرم روضه خوان
گوید رقیه جان ، پدرم را بیاورید
امسال نذر حضرت قاسم به تعزیه
همسایه ناله زد پسرم را بیاورید
وقتش شده فدائی ارباب خود شوم
جان بی بها شده ست ، سرم را بیاورید
ما خادمان هیئت فصل محرمیم
تا قلبمان شکست ، حرم را بیاورید
شاعر:ایمان کریمی
- یکشنبه
- 27
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:33
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه