بستر شهادت
بـاز توی بستـر هستی بابا (افتاده از پا) 2
از غـم مـادر داره می لرزه (زانوی بابا) 2
می دونه شده روزای آخر می دونه که باید بره مادر
داره می میره (فاتح خیبر) 2
می بینه ولی باور نداره
مادر که بره یاور نداره
ای وای مادرم
******
از تن مادر داره دوباره (لاله می ریزه) 2
از نفسای خسته ی بابا (ناله می ریزه) 2
داره می باره دیده ی بابا روی شونه هاش پر شده غمها
می خونه همش (زهرا یا زهرا) 2
خون از چشای بابا می باره
ای کاش مادرم طاقت بیاره
ای وای مادرم
شاعر : محسن طالبی پور
- سه شنبه
- 29
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 9:24
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه