بستر شهادت
بهـر دفـاع از اسـلام و رهبر در بیــن بستــر افتــاده مــادر
آمده از غم جان مـن بر لب شد روان اشک از دیدۀ زینب
آه و واویلا ، آه و واویلا
****
ای مهر اثـر از شفـق نداری دیگـر بـه جسمـت رمق نداری
کمکم از ظلم خصمِ پیغمبر یــاسِ عمـر تـو مـیشود پرپر
آه و واویلا ، آه و واویلا
****
دردت همیشـه از من نهفتی بـا دختـرت از کوچــه نگفتی
شاهـد تـو ای نــور افـلاکی صــورت نیلـی، چــادر خاکی
آه و واویلا ، آه و واویلا
شاعر : امير عباسي
- سه شنبه
- 29
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 15:57
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه