• چهارشنبه 16 آبان 03


اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(شب است و دامن صحرا و اشک دیده ی من)

2476
1

 شب است و دامن صحرا و اشک دیده ی من

گلوی بسته و فریاد ناشنیده ی من

سلام از جگر پاره پاره و دل خون

نثار لاله ی در خاک آرمیده ی من

 

به جای لاله بریز ای سرشک سرخ زچشم

به قبر گمشده ی اولین شهیده ی من

شکسته سرو گلستان وحی، خیز و ببین

چه کرده بار غمت با قد خمیده ی من

دمی که یاس رخت شد کبود گفتم کاش

به جای بازوی من بسته بود دیده ی من

شبانه بر سر دوش صحابه شد تشییع

جنازه ی تو و جان به لب رسیده ی من

به لاله های بهشتی بگو که گریه کنند

به یاد غنچه ی با تازیانه چیده ی من

مزار مخفی یارم ستاره باران شد

به اشک های شب از دیدگان چکیده ی من

به تربت تو نوشتم زخون دل کاین جاست

مزار حامی از خویش، دل بریده ی من

شنیده می شود از بیت بیت (میثم) ما

هماره قصّه ی غم های ناشنیده ی من

شاعر:میثم

 

  • پنج شنبه
  • 1
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 7:1
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران