• چهارشنبه 16 آبان 03


اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تیره گی با جلوه ی داور نمی دانم چه کرد)

2701
1

 تیره گی با جلوه ی داور نمی دانم چه کرد

غم به جان دخت پیغمبر ص نمی دانم چه کرد

شعله ی آتش چو از بیت خدا بالا گرفت

باغبان با غنچه ی پرپر نمی دانم چه کرد

 

از صدای ناله ی زهرا س مدینه گفت آه

این صدا با ساقی کوثر نمی دانم چه کرد

سینه ی دخت نبی ص آیینه ی وحی خداست

با چنین آیینه میخ در نمی دانم چه کرد

بر سر یک بانوی تنها، چهل نامرد ریخت

این ستم با فاتح خیبر نمی دانم چه کرد

فاطمه س دنبال حیدر ع زینب س از دنبال وی

مادر افتاد از نفس دختر نمی دانم چه کرد

دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا س شکست

دست های بسته ی حیدر ع نمی دانم چه کرد

با نگاه دو کبوتر بچّه ی بی بال و پر

در میان دشمنان ، آذر نمی دانم چه کرد

سالها «میثم» ، علی ع در خانه ی بی فاطمه س

بی کس و تنها و بی یاور نمی دانم چه کرد

شاعر:میثم

  • پنج شنبه
  • 1
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:23
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران