• سه شنبه 15 آبان 03


اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چه بلایی ست که دارد به سرم می آید)

2529

چه بلایی ست که دارد به سرم می آید

هر زمان اشک ز چشمان ترم می آید

و چه می سوزد از این اشک کبودی رخم

نمک اشک که بر روی ورم می آید

 

و چه آهی ست برافروخته از آتش عشق

که در این بین ز سوز جگرم می آید

جگرم سوخت، دلم سوخت ز مظلومیتش

بوی این سوختن از بال و پرم می آید

تازیانه چه به روز بدنم آورده

دائماً کرببلا در نظرم می آید

آن زمانی که ز گودال پر از نیزه و تیغ

اسب بی صاحب او سوی حرم می آید

استخوان بدنم زیر لگد خُرد شده

زیر مرکب چه به روز پسرم می آید

شاعر:امیرحسین الفت

  • جمعه
  • 2
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 6:7
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران