من را در آغوشت دوباره میهمان کن
این داغ ها را گوشه ی قلبم نهان کن
از روی نیزه شعر می خواند دو چشمت
از روی نیزه ، خطبه هایت را بیان کن
در دست هامان سنگ وچوب خیزران نیست
یک آیه ی قرآن بخوان ، آراممان کن
گفتم تو را می خواهم وخون گریه کردم
باران این خون گریه را رنگین کمان کن
بابا! تمام روسری ها را کشیدند
فکری به حال گیسوان دختران کن
این کودکانِ بی قرارِ تشنه لب را
اصلا خودت پایین بیا آرامشان کن
بگذار من در دست هایت پر بگیرم
یک عید قربانِ دگر را در جهان کن
حالا دوباره رو به سمت آسمان کن
من را درآغوشت دوباره میهمان کن
شاعر:نیره قاسمی
- دوشنبه
- 5
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:10
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه