• دوشنبه 17 اردیبهشت 03


شعر شهادت حضرت رقیه(آهش فضای هر سحرش را گرفته است)

983

 آهش فضای هر سحرش را گرفته است
داغی تمامی جگرش را گرفته است
از کوچه ها رسیده تنش تیر می کشد
از بس که سنگ دور و برش را گرفته است
چشم انتظار دیدن گم کرده ی خود است
دیشب ز نیزه ها خبرش را گرفته است
بر حال و روز چشم نحیفش نکرد رحم
دستی نگاه مختصرش را گرفته است
جا مانده از حرارت خیمه به چهره اش
آتش کمی ز بال و پرش را گرفته است
بعد از غروب غارت غم بار خیمه ها
با آستین پاره سرش را گرفته است
خود را برای یک دو قدم راه می کشد
زینب بیا کمک، کمرش را گرفته است

 

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران