اي پَركشيده آسمان ها در هوايت
اي نذرهاي عمه زينب ها برايت
بابا كه آمد از سفر جانِ رقيه
چيزي نگو، عمه به قربانِ صدايت
بابا كه آمد روسري ات را سرت كن
تا گم شود رنگِ كبودِ شانه هايت
شيري ست دندانت دوباره در مي آيد
اينقدر دستت را نكش بر لثه هايت...
شاعر:علی اشتری
- دوشنبه
- 5
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:50
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه