• شنبه 15 اردیبهشت 03


شعر شهادت حضرت رقیه(بابا سرم تنم کمرم پهلویم پرم)

2189
3

 بابا سرم تنم کمرم پهلویم پرم
یکی دوتا که نیست کبودی پیکرم
بیش از همین مخواه وگرنه به جان تو
باید همین کنار تو تا صبح بشمرم
از تو چه مانده است؟ بگویم "که ای پدر
از من چه مانده است؟ بگویی" که دخترم
اندازه ي لب تو لبم شد ترک ترک
اندازه ي سر تو گرفتار شد سرم
از تو نمانده است به جز عکس مبهمت
از من نمانده است به جز عکس مادرم
از تو سوال میکنم انگشترت کجاست؟
كه تو سوال میکنی از حال معجرم
دیدم چگونه سرت را به طشت زد
حق میدهی بمیرم و طاقت نیاورم
مرد کنیز زاده ای از ما کنیز خواست
بیچاره خواهر تو و بیچاره خواهرم
مرهم به درد اين همه زخمي نميخورد
بابا سرم تنم كمرم پهلويم پرم
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران