• سه شنبه ۱۴ مرداد ۰۴


شعر شب سوم حضرت رقیه(می آید از درون خرابه صدای اشک)

۱۴۸۸

 می آید از درون خرابه صدای اشک
افتاده لرزه بر دو سرا زین نوای اشک
گاهی شفای زخم، دمی هم بلای زخم
سوزانده دست و گونه و ... ، آه از جفای اشک.
آنقدر آتش دل او شعله ور شده
هر قطره آب گشته تنش پا به پای اشک
گویی ملائک اند که تا عرش می برند
صدها سبد ستاره از این قطره های اشک
دیدم که گونه هاش، گل انداخته، نگـــو
جاری شدست خون دلش لا به لای اشک
چشمی که یک بریده سری غسل داده است
شایسته است نام بگیرد خدای اشک
شاعر:علیرضا قنادی

  • سه شنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۱۳:۲۶
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران