• جمعه 31 فروردین 03

 محمدرضا سروری

ماتم پدر -(در ماتم پدر، شده موی سرم سفید)

1166
1

در ماتم پدر، شده موی سرم سفید
هرلحظه می‌وزد به درونم غمی شدید
مانند عمه قامتم از  این عزا خمید
آید به دوش خسته دلان ماتمی جدید
******
آکنده از عزا شده بستان جان من
خونین شده ز داغ پدر دیدگان من
در گوشه گوشه دل بی‌تاب من ببین
کوهی ز ماتم غم آن مهربان من

با یاد او ز دیده سرشکم روان شود
این ماتم عدیده به دیده عیان شود
هر واژه‌ای که ریشه آن در فغان بود
از لعل غم نشین شکسته بیان شود

در ماتم پدر، شده موی سرم سفید
******
در سوگ مهربان پدر بامحبتم
حسرت نصیب این الم بی‌نهایتم
از خاک تیره جز غم و اندوه نمی‌رسد
با قلب غم‌زده، به نوا سوی غربتم

مویم سفید و روی زلالم سیاه شده
همراه گریه‌های حرم سوز و آه شده
بابا فدای لحظه ی در خیمه بودنت
چشمم به شوق آمدنت، خون به راه شده

در ماتم پدر، شده موی سرم سفید
******
بعد از تو پایه‌های دلم شد شکستنی
گل ریشه‌های ناب وجودم گسستنی
بستی به تار و پود عزا تار و پود من
بستی، چه بستنی، که نشد راه رستنی

در گریه‌های من، غم تنها شدن ببین
بنشسته گرد آه یتیمانه بر جبین
آوای بی‌کسی به فراق تو سر دهم
ای در نگاه دخترکت، مهربان‌ترین

در ماتم پدر، شده موی سرم سفید
******
ای رفته ازنظر، به نگاهم نظر کنی
از کوی کودکان یتیمت گذر کنی
دارم به سینه شوق دگرباره دیدنت
کی قسمتم شود که به خوابم سفر کنی

بر دختری که سوگ پدر دیده با عزا
گردیده بر عزای دل و دیده مبتلا
ای سروری بخوان که شود شعر تسلیت
بر قلب بی‌قرار یتیمانه هم‌نوا

در ماتم پدر، شده موی سرم سفید

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:7
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران