• چهارشنبه 12 اردیبهشت 03


شعر طفلان زینب(این دو سرباز جوان رزم آورند)

1087

 این دو سرباز جوان رزم آورند
هر دو ابن الجعفر ابن الحیدرند
دو وجیها عند ربک دو عزیز
میوه ی دل نور چشم حیدرند
دو چکیده آیه ی قرآن حق
دو اثر از مکتب پیغمبرند
این دو مشتاق صعود آسمان
در حقیقت بالهای جعفرند
تنفقوا مما تحبون منند
گر هر دو ریزه خوار اکبرند
وارث اسما وزهرایند ،آه
یادگار گلشنی نیلوفرند
می خورم سوگند بر اشک رباب
پیشمرگان علی اصغرند
با همه لب تشنگی بنگر اخا
با شهامت قلب لشگر می درند
گو علمدارت ببیند رزمشان
هر دو شاگرد امیر لشگرند
تا که قتل تو عقب افتد اخا
تیر ها را بر سر وتن می خرند
توبه فکر من ولی من فکر تو
عاشقان دلواپس یکدیگرند
بوده امم بنت الشهید اخت الشهید
حالیا ام الشهیدم بنگرند
گر که افتادند بر روی زمین
جسمشان بگذار ، گر چه پر پر ند
زحمت تا خیمه آوردن مکش
این دو عاشق فداییان دلبرند
در میان کوفه تا بازار شام
روی نیزه حافظان مادرند
گرجه ناقابل ولی از لطف تو
آبروی زینبت در محشرند
شاعر:جواد حیدری

  • سه شنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران