• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت قاسم بن حسن(ع)(ای عمو جان وا کن از راه محبت نظرت)

1339

ای عمو جان وا کن از راه محبت نظرت
آمدم تا بکشمی دست نوازش به سرم
پدرت باب یتیمان و تو او را پسری
پدری کن به من ِ خسته که من بی پدرم
مادر اکبر  ِ خود دیدی و گفتی تکبیر
اذن جنگم بده تا آنگه بببینی هنرم
اکبرت رفت و به من شده دل خویش و رسید
من عقب مانده ام از قافله کلاً سپرم
عمو جانم حسین (2)
ز خیمه می رود آرام، به جان آهسته آهسته
زند بوسه به پایش آسمان آهسته آهسته
برای بدرقه زینب ز دیده اشک می ریزد
ولی او می رود دامن کشان آهسته آهسته
رجز می خواند و گوید منم قاسم گل زهرا
اگر چه گشته ام از غم خزان آهسته آهسته
عمو جانم حسین (2)

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران