• جمعه 2 آذر 03


شعر حضرت قاسم بن الحسن(بر آخرین امید عمو پشت پا مزن)

1283

 بر آخرین امید عمو پشت پا مزن
پا بر زمین مکش و چنینم صدا مزن
با العطش شرر به دل ما سوی مزن
داماد شرحه شرحه چه خوش قد کشیده ای
بر حجله ات بیا و تو رنگ عزا مزن
جانم بخواه لیک تو هم مثل اکبرم
حرفی ز آب با من بی هم نوا مزن
از غربتت هر آن چه که خواهی بگو ولی
حرفی ز درد سینه تو با مجتبی مزن
ای کاش که عموی تو می مرد قاسمم
در پیش چشم خون شده ام دست و پا مزن
پلکی بهم بزن اگرت نای حرف نیست
بر آخرین امید عمو پشت پا مزن
از بس که پیکرت ز سنان بهره مند شد
کوتاه بود قد تو اما بلند شد
شاعر:مجید خضرایی

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 4:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران