• دوشنبه 3 دی 03


روضه حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( مثل يك ديوار كه با در نمى آيد بهم )

1641
1

 مثل يك ديوار كه با در نمى آيد بهم

اين سر پاشيده با پيكر نمى آيد بهم

 

ارباً اربا شد درون پيكرم ديگر نگو

كه تن من با على اكبر نمى آيد بهم

 

نه تو عمامه درآور، و نه عمه روسرى

زخم كارى با نخ معجر نمى آيد بهم

 

رخت دامادى بماند پيش زهرا در بهشت

اين لباس و اين بدن ديگر نمى آيد بهم

 

مثل اخلاقم تمام استخوان ها نرم شد

چوب و سنگ و خلق پيغمبر نمى آيد بهم

 

پشت لب هاى يتيمى مثل من كه سبز نيست

نعل مركب با چنين جوهر نمى آيد بهم

 

مصحف من سيزده قسمت شده بر روى خاك

با چنين شيرازه كه دفتر نمى آيد بهم

 

اى عمو شرمنده ام بد دست و پا گيرت شدم

اين تن پاره از اين بهتر نمى آيد بهم

 

من گريز روضه هاى كوچه هستم حيف كه

دست من با چادر مادر نمى آيد بهم

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 6:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران