• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت قاسم بن حسن(این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود)

1342

این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود
سهم حسن از کربلا، غوغای  قاسم بود
عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت
از بچه های کوچه های آل هاشم بود
از روز تشییع پدر تا کربلا بارید
باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود
پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست
وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود
سر را جدا کردند اما عمه می پرسید
آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟
شاعر:بشری موحد

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران