ترکیب بند شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع)
حالا که ز تو چند قدمی فاصله دارم
بگذار بگویم که ز دستت گله دارم
از تیر و کمانت دل بی حوصله دارم
دانی دل خونی ز تو ای حرمله دارم؟
منفورترین ظالم و مغضوب جهانی
بی رحم تر از خولی و شمری و سنانی
یک بار زدی اصغر خونین دهنم رفت
یک بار زدی تیر سه شعبه بدنم رفت
دیدی که رمق از همه ی جسم و تنم رفت
این بار زدی جانِ یتیم حسنم رفت
در مقتل من خنده کنان، هلهله داری
تو کینه ی دیرینه از این سلسله داری
من دور و برم گریه و نجواست ندیدی
جانم، حسنم، آمده اینجاست ندیدی
این زمزمه ی زینب کبراست ندیدی
در گوشه ی مقتل خودِ زهراست ندیدی
تو کافری و صوم و صلات تو حرام است
با تیر تو خون ها به دلِ اهل خیام است
نفرین به تو که دشمن طفلان من هستی
هر جا نمک زخم دل و جان من هستی
تا شام بلا زجرِ عزیزان من هستی
دنبال رقیه و یتیمان من هستی
ای وای از آن دم که تو همراه ربابی
با خنده ی خود هر شرر آه ربابی
- جمعه
- 23
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 18:26
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
محمد قدرتی