• جمعه 2 آذر 03


شعر حضرت علی اصغر(از چه چنین تو در تب و تابی ؟ ، علی بخواب)

1234

 از چه چنین تو در تب و تابی ؟ ، علی بخواب
این ناله نیست مال بی آبی ، علی بخواب
لالائیَم تـــــمام شد آخــــر عزیــــــزکم
دیگر چه گویمت که بخوابی؟ علی بخواب
گریه که میکنی به دلم چنگ میزنی
کُشتی مرا... چرا به عذابی؟ ، علی بخواب
گهواره کنده شد ، ز چه بی تاب تر شدی
با تو نبود او1 که کبابی، علی بخواب
«بد مادری برای تو بودم که میروی؟»
خسته زناله های ربابی؟ علی بخواب
فرقی برایشان نکند کوچک و بزرگ
در چشم حرمله تو حسابی... علی بخواب
بهر تقربِ به خدا تیر می زند
تو یک وسیله بهر ثوابی ، علی بخواب
او عشق میکند که ببیند حسین را
وقتی به خون خود تو خضابی ،علی بخواب
بعد از تو میشود شب و روزم سیاه وتار
آخر تو نیستی که بتابی ... علی بخواب
آبی میان خیمه نداریم ماه من
این گریه ها نداد جوابی ، علی بخواب....
شاعر:جواد دیندار

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 8:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران