تو بینای منی من از تو کورم
تو نزدیک منی من از تو دورم
خطا دیدی عطا کردی هماره
که لطف و رحمتت کرده جسورم
دریغ از نورهای رفته از دست
امان از خانه تاریک گورم
تو گفتی توبه کن می بخشمت من
تو گفتی من کریمم من غفورم
تمام هست و بودم رحمت توست
چو در بازار حشر افتد عبورم
مبادا جرم های بی شمارم
به سر ریزند همچون مار مورم
تو دستم را بگیر از لطف و رحمت
که سر گردان میان نار ونورم
ببخشی یا نبخشی شرمسارم
بخوانی یا نخوانی در حضورم
تویی دارو تویی درمان دردم
تویی جنت تویی حور و قصورم
گرفتم پای تا سر چشم گرمدم
تو میدانی که بی نور تو کورم
منم میثم که با غم های عالم
تویی شادی تویی وجد وسرورم
حاج غلامرضا سازگار
- پنج شنبه
- 19
- آذر
- 1388
- ساعت
- 11:41
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
محسن رمضانی فرانی
بی زحمت اشعار ایشان در وصف اهل بیت را در سایت بگذارید.
با تشکر سه شنبه 31 خرداد 1390ساعت : 18:37