بر کینه های کهنه ز حیدر اضافه شد
به بغض ها ز فاتح خیبر اضافه شد
تا گفت علی منم نوه ی مرتضی علی
دیدم که چله چله به لشکر اضافه شد
هر کس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت
بر حلقه ی محاصره یکسر اضافه شد
هی تیغ و تیغ و تیغ عجب جذر و مدی است !
هی زخم و زخم و زخم به پیکر اضافه شد
وقتی که پهلویش هدفی راه دست شد
بر داغ او مصیبت مادر اضافه شد
یک نیزه آخر از بدن او جدا نشد
عضوی جدید بر تن اکبر اضافه شد
جز هلهله به گوش صدایی نمی رسید
که ناله های زینب مضطر اضافه شد
شاعر:رضا رسول زاده
- یکشنبه
- 11
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 13:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه