• چهارشنبه 16 آبان 03


شعر حضرت علی اکبر(پیش از دمی که چهره به خاک آشنا کنی)

1775
1

 پیش از دمی که چهره به خاک آشنا کنی
برخیز تا که آرزویم را روا کنی
مُردم به روی جسم تو برخیز تا مرا
با رشته رشته های تنت بوریا کنی
می بوسم از لب و دهن و زخم های تو
شاید برای دل خوشیم چشم وا کنی
یا پا به خاک می کشی یا چنگ می زنی
جان می کنی که قبر مرا دست و پا کنی؟
هر تیغ از وجود تو سهمی ربود و رفت
چیزی نمانده از تو که رویی به ما کنی
خونت هنوز می چکد از نیزه هایشان
تسبیح پاره ای که به صد رشته جا کنی
پهلو شکسته آمده پهلو دریده ام
برخیز تا که روضه ی مادر به پا کنی
شاعر:حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران