مثل دریا شده است و تر شده است
آسمان بود و باز تر شده است
پیش رویش هزار چشمه عطش
پشت سر آب نوحه گر شده است
بعد معراج دست ها؛ حالا
هر عمودی چه با جگر شده است
ای برادر برادرت دریاب
موقع رفتنم دگر شده است
او که از خیر دیدنش نگذشت
تیری اما به چشم شر شده است
چیزی از او نمانده است ولی
از همه هر که هست سر شده است
دختری هم به معجرش میگفت
حتم دارم که یک خبر شده است
عطر نیلی آسمان برداشت
دستهایی که بال و پر شده است
شاعر:علیرضا لک
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 14:17
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه