من آمدم دراین جا کز تو جدا نگردم
از غیر بگسلم دل گرد خطا نگردم
گسترده در مسیرم صد دام و دانه شیطان
دستم بگیر یارب تا مبتلا نگردم
کردی تو در تن من احرام پادشاهی
یا رب عناینتی کن کز تو گدا نگردم
خواندی مرا بسویت بهر طواف کویت
شاید زآبرویت گرد ریا نگردم
من بیشم و کمم کن صافی چو زمزمم کن
حیوانم آدمم کن تا بینوا نگردم
سعی صفا و مروه دارد عجب صفایی
سعی ام بده که گرد آز و هوا نگردم
بیگانه کن ز خویشم فارغ ز نوش و نیشم
راهی بنه به پیشم تا بی خدا نگردم
از بحر رحمت خود یک جرعه ای بنوشان
تا تشنه در هوای روز جرا نگردم
ژولیده ام که گویم ای قادر توانا
تا بی بده که دیگر گرد خطا نگردم
ژولیده نیشابوری
- پنج شنبه
- 19
- آذر
- 1388
- ساعت
- 11:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه