• چهارشنبه 3 بهمن 03


شعر حضرت عباس(ع)(هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید)

2536
1



هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید
مشک سوراخ شد و کیست برم می آید؟
چشم پرخون شده را طاقت دیدن نبود
خون به همراهی اشک از بصرم می اید
علقمه پر شده از  شیون یک بانویی
کیست او ذکر لبش " وا پسرم " می آید ؟
سخت باشد بدهم صورت او را تشخیص
چون  کبودی رخش در نظرم می آید
فاطمه آمد و دستی که  ندارم خیزم
اشک خجلت فقط از چشم ترم می آید
هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید
ناله ی  العطش  اهل  حرم می آید

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 7:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران