بس که نیزه به طواف قمرت ریخته است
دور و اطراف تنت، بال و پرت ریخته است
اثر ضرب عمود است اگر می بینم
به روی شانه ات اینطور سرت ریخته است
ذره ذره ز سر ِ زین به زمین آمده ای
تکه تکه بدنت دور و برت ریخته است
سر شرمندگی از شاه چنان سوخت دلت
عوض اشک ز چشمت، جگرت ریخته است
آخر ای سرو در این دشت نظر خورد قَدَت
که در این قبر تن مختصرت ریخته است
- پنج شنبه
- 15
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 15:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه