عباس چو از جام عطش باده گرفت آزادگـــــی از امام آزاده گرفت
افتــــــــــــاد دو بازوی رشیدش اما با دست فتاده دست افتاده گرفت
*****
سر بازی سر کوی وفا عباس است آینــــــــــــــــــۀ ایثار و حیا عباس است
آن کـــــه به ره مکتب دین و قرآن دست و سر و جان کرد فدا عباس است
*****
وِردِ لب مردان جهان مردی اوست ذکر دل و جان عاشقان مردی اوست
تـــاریخ عطش ناک دل شیعه هنوز سیــــــراب شریعۀ جوانمردی اوست
*****
بـــــود امیدم تا مرا یاری کنی ســـــــالها بعدم علمداری کنی
ای دریغــــــا شد امیدم نا امید بـــی برادر گشتم و پُشتم خمید
*****
یا رب مددی که ره به جانان ببرم ایـن آب روان بهر طفلان ببرم
دادم بــــــه سکینه وعدۀ آب روان گر دست نباشدم به داندان ببرم
*****
گــــــــر نشد آب میسر گردد گـــــــو عمو جان به حرم بگردد
آب ما کی زعدو می خواهیم ما در این دشت عمو می خواهیم
*****
گل ام البنین عباس، مه روی زمین عباس
تو عالم را ببین عباس، گرفتارم ببین عباس
به قربان رخ ماهت، فدای ناله و آهت
سکینه چشم براهت عمو دارم عمو عباس
- شنبه
- 17
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه