• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت عباس(قابل نبوده ام که کند دعوتم کسی)

2333
3

قابل نبوده ام که کند دعوتم کسی
مولا کریم بود که بی دعوت آمدم
هر کس گرفت دست توسل به دامنی
من دست خود به دامن آل عبا زدم
با این همه صفات نمک ناشناسیم
عمری کنار سفره ی آل محمدم
اینان مرا که جز تنی آلوده نیستم
تبدیل می کنند به روح مجردم
دریا حریف نیست که پاکم کند مگر
مولا به خاک کوی خود از لطف شویدم
کریم آقا،کریم آقا،کریم آقا
کریم آقا،کریم آقا،کریم آقا
مست مستم از،جام اباالفضل
عشق من باشد،نام اباالفضل
یا ابوفاضل،یا ابوفاضل
یا ابوفاضل،یا ابوفاضل
خورده ام جام ولای عباس
بر لبم باشد ثنای عباس
مرغ دل شد آشنای عباس
می نشیند بر بام اباالفضل
منو با عشق تو آفریدند
به تنم از روح تو دمیدند
روی قلبم عکس تو کشیدند
که چنین گشتم رام اباالفضل
یا ابوفاضل،یا ابوفاضل
یا ابوفاضل،یا ابوفاضل

 

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران