• دوشنبه 3 دی 03


در سوگ امام غریب -(من امام صلح و در وطن غریبم)

4554
2

در سوگ امام غریب

من امام صلح و در وطن غریبم
جدّ من پیمبر گفته من غریبم
زین جامعه صد رو دوستان دشمن خو
خون شد جگر من

 

گر به جنگ رفتم عهد من شکستند
گر صلح نمودم خاطرم بخستند
هم به صلح و هم جنگم کس نشد هماهنگم
خون شد جگر من
پیوسته ز دشمن خوف و خطرم بود
در نماز حتی جوشن به برم بود
تا دقایق آخر از منافق و کافر
خون شد جگر من
گر ز زهرِ اَسما شد قطع حیاتم
این وسیله ای بود از بهر نجاتم
من ز داغ جان مُردم از زخم زبان مُردم
خون شد جگر من
سرزنش زیاد و ظلم غیره دیدم
با هر که نشستم یک مُغیره دیدم
زآنچه بر سرم آمد جان به حنجرم آمد
خون شد جگر من
من که دیده بودم شعله های خانه
جسم مادرم را زیر تازیانه
آن صحنه خون و دود هر زمان به یادم بود
خون شد جگر من

  • دوشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1389
  • ساعت
  • 22:0
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران