• دوشنبه 3 دی 03


غزل حضرت علی(از قحط سالِ عاطفه مي‌آمد، لبهاش خشک، خشکِ ترک خورده)

2399

 از قحط سالِ عاطفه مي‌آمد، لبهاش خشک، خشکِ ترک خورده
در اجتماعِ منفعلِ بي دين، با مردمانِ پست کلک خورده
حقِ مسلّمي که نمي‌ديدند، اين کورهاي شک زده‌ي بي‌دين
آيا نه اين مدينه‌ی بي‌ايمان، با اهل بيت نان و نمک خورده؟!
مولايِ من ببخش ولي اي کاش، بودي و روزِ حادثه مي‌ديدي!
در خانه‌ی تو، پشتِ دري سوزان، بانوي خانه‌ی تو کتک خورده!
مولاي من ببخش ولي آن‌روز، در پيشِ چشم‌هايِ همين مردم...
سيلي فقط نه صورتِ زهرايت، سيلي بهشت خورده فلک خورده!
اين امتحانِ سخت الهي را، غير از علي که بوده که سر کرده؟
راز شگفتِ شيرِ خدا اين ست، اينجا عيارِ عشق محک خورده
 

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



هادی محبی

پاسخ: غزل حضرت علی(از قحط سالِ عاطفه مي‌آمد، لبهاش خشک، خشکِ ترک خورده)
این شعر از وحید طلعت است
چرا اسمش را ننوشتید؟

پنج شنبه 2 بهمن 1393ساعت : 06:23

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران