کار مشـکلســــاز شد خـــانهداری با تن تبدار مشـکلســـاز شد
ســــعی دارد پـا شـود ســعی او هربار شد تکرار مشـکلســـاز شد
رفت تا جـــــارو کنـد خانه جــاروکردنش اینبار مشـکلســـاز شد
حــــرف با پهــلو زد و نیش تیـز در همان مسمار مشـکلســـاز شد
دست سنگین جای خود وقت سیلی خوردنش دیوار مشـکلســـاز شد
مشــکلاتش یک طرف رو گرفتـــن از علی بسیار مشـکلســـاز شد
شاعر:حامد تجری
- دوشنبه
- 19
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 7:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حامد تجری
ارسال دیدگاه