پنداشتید شاخه گلی پرپر است این ؟
اهل مدینه ! دختر پیغمبر است این
اهل مدینه ! سوره ی کوثر شنیده اید ؟
شان نزول خط به خط کوثر است این
بعد از پدر چقدر خزان دیده این بهار
اما هنوز از همه گل ها سر است این
اشک از کویر راه به جایی نمی بَرَد
اما هنوز صاحب چشم تر است این
آتش زیاد دیده در ِ خانه ی علی
اهل مدینه ! سوخته ی معجر است این
آه از دمی که گفت به دردانه اش حسین
: مهمان رسیده است ، صدای در است این
از شانه ی شکسته و گیسوی سوخته
از هر طرف نگاه کنی مادر است این
ای اهل خصم ، دست جوانمرد بسته اید ؟
آه از شما که خاطره ی خیبر است این
ای شاعران شهر ، از او هر چه گفتیده اید
دیگر سروده اید ولی دیگر است این
زن های پاکدامن بسیار بوده اند
اما میان آن همه زهرا تر است این
شاعر:امیر علی سلیمانی
- دوشنبه
- 19
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:43
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه