• جمعه 2 آذر 03


شعر حضرت زهرا(س)(سینه‌هـا مانـده پـر از ناله نشنیده هنـوز)

2582

 سینه‌هـا مانـده پـر از ناله نشنیده هنـوز
مانده خورشید ز غم رویْ خراشیده هنـوز
اشک خونین همه را می‌چکد از دیده هنوز
بـدن ختـم رسـل دفــن نگردیـده هنـوز
چـرخْ آبستـن بیــداد ز بیــداد شده
حمله بر مرکز عدل و شرف و داد شده
****
خلـف شـوم سقیفه، حَکمِ نامشروع
سر برآورده و بیدادگری کرده شروع
یافتــه فتنـۀ او تـا ابدالدهـر شیوع
کینه‌توزان همه در محضر او کرده خضوع
رفته از یـاد هـمه خاطرۀ روز غدیر
همه در سلسله دیو هوا گشته اسیر
تیرگی آمده انـوار جلی را ببرد
از میـان آینــۀ لم‌یزلـی را ببرد
از دل خلق، تولای ولی را ببرد
باطلی آمده تا حق علی را ببرد
شهر با این خلف شوم، هم آغوش شده
وحی، بیگانه و توحیـد، فرامـوش شده
****
که گمان داشت که امت ز پیمبر ببُرند
در هجوم عطش از ساقی کوثـر ببرند
دل ز تطهیـر و ز صدیقـۀ اطهـر ببرند
قبله را روی به قبله ز جفا سـر ببرند
یار دشمن شده و پشت به مولا بکنند
حملـه بـر بیـت خـداوند تعالی بکنند
****
جانشین نبی آن است که جانش باشد
آیـۀ «بلِّغ» و «تطهیر» به شانش باشد
فتح بدر و احد و خیبر از آنـش باشد
خصم را نیز بر این نکته بسی اقرار است
که علـی یـاور یار است، نه یار غار است
****
آنکه پیوستـه خـدا دید و خدا دید علی است
آنکه یک آن به خـدا شرک نورزید علی است
آنکه حق دور سرش یکسره گردید علی است
آفتابـی کـه درخشیـد و درخشیـد علی است
نـه فقـط عالـم و آدم بـه علی می‌بالد
بـه خـدا ذات خـدا هم به علی می‌بالد
****
پـای اغیـار کجـا و حـرم یار کجا
خانـۀ وحـی کجـا و شرر نار کجا
بازوی بسته کجا، حیـدر کرار کجا
حـرم امـن خـدا در شرر آتش بود
پشت در صورت زهرا سپر آتش بود
****
باغ، پامال خزان گشت و فدا شد محسن
میـوۀ نـورسِ از شاخه جدا شد محسن
سپر سینۀ نامـوس خــدا شــد محسن
حقش از ضرب لگد سخت ادا شد محسن
نه فقط در صدف آن در گران را کشتند
بلکه یک سوم سادات جهان را کشتند
****
زین ستم دست عدو تا صف محشر شد باز
تــا ابـــد کشتــن اولاد علــی شد آغاز
بــه خدایــی خــدای احــد بنده‌نــواز
سرکشیـد آتــش این فتنه ز دامان حجاز
نـه فقط خانـه ام‌النجبا را سوزاند
حـرم محترم کرب و بلا را سوزاند
چـه بگویـم کـه به اولاد پیمبر چون شد
پس از آن کـشتن اولاد علـی قـانون شد
دامـن دهـر ز خـون همگـان گلگون شد
آسمان، اشک‌فشان، خاک، محیط خون شد
بشنوید ای همۀ امت اسلام به گوش
نالـۀ فاطمه تـا حشر نگردد خاموش
****
بـا چنین کشتـه شـدن آل پیمبـر زنـده است
خـط سـرخ علوی تا صف محشر زنـده است
شیعه زنده است، همان‌گونه که حیدر زنده است
کافراننــد همــه ابتــر و کوثــر زنــده است
ای بـه جـان و تنتـان بـاد درود و صلوات
نظم «میثم» همه از خون شما یافت حیات

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران