امیرالمؤمنین علیه السلام سنگارو چید،بمیرم برا غربتت علی،یه نگاه كرد،دید فقط زینب و حسین و حسن و ام الكلثوم، ازكی تشكر كنم،بگم زحت كشیدید،جنازه ی زهرای منو تشییع كردید،اینقده احترام گذاشتید،تنهای تنها،دامنشو تكون داد،اما بریم در خونه امام حسین علیه السلام،از در خونه امام حسین علیه السلام كه نمی تونیم ماتكون بخوریم،می خوام بگم یا علی نبودن تسلیت بگن،نبودن التیام بدن،برو خدارو شكر كن،جات خالی بود كربلا، زینب بدن پاره پاره حسین و برداشت،اما سنگ زنها هنوز دارن سنگ می زنن،وقتی زینب برگشت خیمه،رقیه دید سر و صورت زینب غرق خونه،حسین......الله اكبر،الله اكبر،بدن و برداشت،خانم پنجاه و چهار پنج ساله،خانمی كه از صبح تا حالا داغ دیده،هیجده تا، عزیزه شو جلوش سر بریدن،خیمه ها داره می سوزه،بچه ها تو این صحرا فرار كردن،دامن ها آتیش گرفته،فریاد وا محمدا از خیمه ها بلنده،فریاد یا علیا بلنده،فریاد یا وا اُماه بلنده، از این بدن چی مونده بود،بدن رو بلند كرد رو دست.
این كشته ی فتاده به هامون حسین توست
یا رسول الله
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
می خوای بهت بگم زینب كیه،می خوای بشناسی زینب چیه،بدن و بلند كرد،حسین من، زینب وا،خدایا این قلیل قربانی رو از محمد و آل محمد قبول كن.حسین...........
مداح:حاج حسن خلج
- پنج شنبه
- 22
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 4:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه