• شنبه 15 اردیبهشت 03


متن روضه خوانی حضرت زهرا(س) و یادی از فرزندش حضرت صاحب زمان(عج)( در سینه دلم هوای مولا کرده)

2525
2

در سینه دلم هوای مولا کرده
عمریست هوای گل طاها کرده
باز آ زسفر ببین که این دل مولا
بد جور هوای قبر زهرا کرده
آ قا جان چقدر دوری شما رو تحمل کنم دیگه طاقت دوری شما رو ندارم آ قا اینقدر اومدن شما دیر شده که همه ی مردم حتی خود شیعه ها ی به ظاهر متمدن میگن اگه این امام زمان شما میخواست بیاد تا حالا باید می اومد آ قا جانم یا بن الحسن پسر فاطمه
آ قا آیینه دل من از بس گناه کردم خاک آلود و سیاه شده باید شما بیای و این آ لودگیها رو از دلم پاک کنی آقا جان بیا و به این جدایی پایان بده
بیا آیینه ی دل پاک گردان
زلال از خاک و خاشاک گردان
بیا و پیکر این نوکرت را
کنار قبر زهراخاک گردان
آقا بیا و قبر بدون شمع و چراغ مادرت را به ما نشون بده و بعد توی مدینه بدن اون دو نانجیب رو از خاک بیرون بیار و دادخواهی مادرت را بکن
شیخ مفید ماجرای کوچه را چنین نقل میکند
«ابوبکر کاغذی طلبید و رد فدک را در آن نوشت و به فاطمه (س)داد حضرت با گرفتن سند از نزد ابوبکر بیرون امد ولی در راه عمر با او ملاقات کرد و از جریان نامه پرسید فاطمه فرمود: این نامه سند رد فدک است که ابوبکر برایم نوشته است عمر گفت آنرا به من بده، فاطمه امتناع ورزید ،عمر با لگد به سینه و پهلوی فاطمه زد، طوریکه محسن فرزندش سقط شد و چنان سیلی به صورت آن بانو زد که گوشواره اش شکست سپس سند را گرفت و پاره کرد همین خشونت باعث شد فاطمه بستری گردد و بعد از 75 روز بیماری از دنیا رفت» اینجا توی مدینه فاطمه 18 سالش بود که از دشمن سیلی خورد اما کربلا یه دختر 3 ساله که صورتش از گل نازکتره از سیلی دشمن گوشواره از گوشش پاره میشه و با باباش درد دل میکنه میگه
غمم بی حد و دردم بیشماره
تنم زخمی و لباسم پاره پاره
زدست سیلی سنگین شامی
نه گوشی دارم و نه گوشواره
بابا عمه میگفت که من شبیه مادرت شدم مگه مادرت هم مثل من سیلی خورده بود مگه مادرت مثل من قدش خم شده بود مگه ....
 

  • پنج شنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران