من از خجالت گرم گناه لبریزم
من از تغافلِ عفو اله لبریزم
بجز شکست ندارد نتیجه کردارم
تلاشِ جاهلم از اشتباه لبریزم
بجز ندامت از این سینه برنمی خیزد
غبار آینه هستم از آه لبریزم
کسی که همسفرم شد به دردِسر افتاد
مسیر غفلتم از کوره راه لبریزم
نگاهِ منتظرم از امید سرشارم
امیدِسرشارم از نگاه لبریزم
نوشته اند مرا سرنوشتِ یوسف شهر
زِ نابرادری و گرگ و چاه لبریزم
رضا جعفری
- پنج شنبه
- 19
- آذر
- 1388
- ساعت
- 11:50
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه