در فاطميّه هاي خدا سينه مي زني
با روضه هاي اهل كِسا سينه مي زني
هر روز و شب براي غريبيِّ مادرت
يا گريه ميكني تو و يا سينه مي زني
تا اينكه در كنار شما سينه زن شويم
آقا بگو به ما ، تو كجا سينه مي زني؟
صاحب عزاي مادر پهلو شكسته اي
پس درب هيئتيّ و جدا سينه مي زني
از كوچه ي مدينه و از درب سوخته
تا خيمه گاه كرب و بلا سينه مي زني
از بوي خانه ي شهداء حدس مي زنم
آقا بهشت با شهداء سينه مي زني
تا اينكه مستجاب شود گريه هاي تو
بعد از نماز و بعد دعا ، سينه مي زني
خيلي ضمير فرد مخاطب به كار رفت
اصلاح ميكنم كه: شما سينه مي زني
حالاكه ما(اسير)همان كوچه ها شديم
معلوم مي شود كه چرا سينه مي زني
شاعر: حميد رمي
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه