پیچیده است عطرِ نسیمی سرخ در لابه لای زلفِ پریشانش
در خانه ای که یاس و تبر دیده بانو به لب رسیده دگر جانش
بانوی خانه ،همسرِ "مظلوم" است بانوی خانه، مادرِ "عطشان" است
بانوی خانه ای ست که خلقت هم تا روزِ حشر، مست و غزلخوانش
با دستهای مادری اش، دستاس میچرخد و کمال می یابد...نه!
دستاس نه! تمامِ جهان گویی چرخیده با عنایتِ دستانش
خیرِ وسیعِ هردو جهان، زهراست قدّیسه ای به پایه ی پیغمبر
آیاتِ دهر، محوِ کراماتش شیرِ خداست قاریِ قرآنش
هرچند قدرِ عهدِ عقیقش را نشناختند قومِ نمک نشناس
حتّی که بدترین زنِ همسایه بر سفره ی دعا شده مهمانش
زهرا شنیدنیست در این عالم ناموسِ حق،نیامده در چشمی
حالا بسنج ضربه ی سیلی را خشمِ خدا و صاعقه بارانش
با اینهمه ، مقابلِ ظلم آمد در دامنش ،حسین، قیامت کرد
میراثِ پایداری و حق خواهی در کربلاست اوجِ نمایانش
زهرا یگانه بانوی اسلام است او مادرِ تمامِ شقایق هاست
"زهرا فقط شبیهِ خودش زهراست" نسلِ ائمّه، آینه دارانش
شاعر: عارفه دهقاني
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه