هركس كه مد نام تورا بيشتر كشيد
از كوثرزلال تو لاجرعه سر كشيد
پرواز داشت درقفس بال ياكريم
يافاطمه شنيد وبه افلاك پركشيد
چشمان ابر را به تماشات خيس كرد
گيسوي باد راپي تو دربه در كشيد
نور تورا ستاره ي زهرا كشيدوبعد
خورشيد را گداي همين رهگذر كشيد
يك سوملك كه درحرمت پابرهنه شد
يك سو علي كه پاشنه ي كفش "ور"كشيد
شان نزول سوره ي كوثر سه آيه شد
قنداقه ي تورا چو پيمبر به بر كشيد
در گوش راست اشهدان محمدا
ذكر علي ولي ست به گوش دگر كشيد
از روز اول آمده در پشت در علي
روياي وصل فاطمه ۹سال اگركشيد
۹ سال بعد،فاطمه نزد علي نشست
مردي حسود نقشه اي از خير وشر كشيد
يك كوچه فرض كرد كه با اينكه تنگ بود
آتش به دست،در وسطش "چل نفر"كشيد
درذهن خويش نقش لگد را به باد داد
در ذهن باد طرح دري شعله ور كشيد
"ازدر درامدي و"در از پشت بسته شد
"محسن"به جسم خويش برايت سپر كشيد
هرچه تلاش بيشتري كرد بی گمان
ديوار،جسم فاطمه رابيشتر كشيد
كوثر سه آيه داشت كه ديوار سنگدل
بارسم كوفي وخط ميخي به در كشيد
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 4:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه