نقش برخاکم ولی این خاک خاکی دیگراست ریگ نَه گلبرگ یاس نیلیِّ پیغمبراست
قطره ی اشک وِلا در کربلا حس می کنم درفراتم یا نَمِ ساقیِّ حوض کوثر است
بوی خاک از فرش زیرصورتم آید ولی عطریاس آمد مگراین قدکمانی مادراست؟!
قدکمانی دست بر پهلو پذیرایم شده مادرم زهراست پس أدرک أخا زیباتراست
دست زخمی پیکربی دست راتیمارکرد چشم خونین شاهد کم سوییِّ چشم تر است
جای دست کیست این؟ چادرچراخاکی شده؟ قاب تار و ارغوانی آشنای حیدر است
دیده ام خون بود وشدبا دیدنش دل خون حسین دردخوداز یادبردم دردمادر بدتر است
من همینجا پیش مادر می روم از دست تو مرگ ساقی برروی دامان کوثر بهتراست
گفت این عاشق از عبّاس وعزای یاس در.... علقمه تکمیل شد مهمان هیأت دلبر است
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:17
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه