فکری برای خانه ی درد ومَلال کن زانو بغل نگیر و بتولت حلال کن
از این به بعدتازه غمت میشودشروع غسل شبانه ی بدنم راخیال کن
درخانه ام گرفتم اگر روی صورتم راز عجیبش ازحسن من سوال کن
شبها برای تشنه لب کربلا ببر آبیُّ و فکر تشنگیِّ نونهال کن
پَرمی کشم اگرچه پرم راشکسته اند حیدربرو برای عزا فکر شال کن
شال عزای فاطمه بنداز و ناله ای بهر ظهور روز قصاص و قتال کن
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:51
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه