• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت زهرا(شام وصال آمد و صبح وصال رفت)

5351
2

شام وصال آمد و صبح وصال رفت
از لانه ام کبوتر بشکسته بال رفت
آن گل که نُه بهار ز یک نیم خنده اش
 می برد از دلم غم و رنج و ملال رفت
سوگند بر اذان و اقامه که یار من
 با صورتی که بود شبیه بلال رفت
دیدم که قامتش ز کمان هم کمان تر است
آمد الف به خانه ی من مثل دال رفت
دیدم به چشم خویش که بانوی قهرمان
 با سینه ای که بود به رویش مدال رفت
شاعر:سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران