نبى به بوى بهشتى تو ارادت داشت
على به جلوۀ هر روزه تو عادت داشت
کدام نور ز مصراع بیت تو جوشید
که شعله هم به در خانهات ارادت داشت
براى خاطر حیدر به تازیانه نشست
کدام دست چنان دست تو عبادت داشت؟
براى ضربۀ دیگر به دیدنت آمد
که گفته دشمن تو نیّت عیادت داشت؟
پس از تو اى گل نشکفته پرپر این بلبل
ز شام تا به سحر نالهها به یادت داشت
قسم به سورۀ خاکى چادرت بانو
به درک قدر تو باید فقط سعادت داشت
شاعر:رضا جعفری
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 13:27
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه