ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان
ای اشک تو بهانه ی این چشم خون فشان
کار دلم ز آه گذشته بعید نیست
از سوختن سیاه شود لوح کهکشان
آغاز زندگانی ما با نماز بود
برخیز و یک نماز دگر با علی بخوان
پیراهن فراق و گریبان صبر چاک
تا عمر دارم از تو به دل دارم این نشان
تنهایی ام نگفتنی و غم شنیدنی
بی تو غریب تر شوم ای یار همزبان
از کوچه می گذشتم و دیدم دلم گرفت
یاس مرا ز شاخه شکستند ناگهان
جعفر رسول زاده
- پنج شنبه
- 29
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه