• جمعه 2 آذر 03


شعر شهادت حضرت زهرا(س)(خواستم تا مادح زهرا شوم)

3648


خواستم تا مادح زهرا شوم
قطره‏ ام، شايد چنين دريا شوم
آنكه بوده خالق شمس و قمر
اينچنين آمد جمالش در نظر
موى او واليل و رويش والضّحى
سينه‏ اش گنجينه سرّ خدا
ابرويش دل را چو مجنون مى‏ كند
تيغ مژگانش به پا خون مى ‏كند
چشم زهرا رونق نرگس برد
ناز زهرا را پيمبر مى ‏خرد
لعل زيباى لبش سنگ يمن
صورتش شفاف و همچون دُرّ حسن
بر درش روح الامين زانو زند
هر كه ديدش ناله ياهو زند
خانه دربست او خلد برين
رشته‏ اى از چادرش حبل المتين
فاطمه يعنى على سر تا قدم
صاحب كرسى و هم لوح و قلم
فاطمه كار خدايى مى ‏كند
از همه مشكل گشايى مى‏ كند
فاطمه انسيه الحورا بود
فاطمه اسرار اَو اَدنى بود
فاطمه استاد صدها هاجر است
فاطمه نور دو چشم حيدر است
 

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 7:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران