مادرم ای مادر هفت آسمان
ای تو رنجور دل صاحب زمان
ای عزیز آل طه فاطمه س
ای شعاع نور تو در لامکان
ای گرامی ای صمیمی با دلم
ای صفای جان عاشق پیشگان
ای جهنم دوری از مهر شما
دوری از عشق تو می باشد گران
تو تمام هستی احمد شدی
ای عقیق خاتم پیغمبران
در تمام سالهای عاشقی
عشق تو می کرد این دل را جوان
این دل من شد گدای درگهت
این گدا را از در لطفت مران
تا به صبح از گریه دریا می شدی
درد سینه چون نمی دادت امان
دخترت باشد بلاگردان تو
یک شب دیگر بیا پیشم بمان
پیش چشم مرتضی و دخترت
ای پرستوی علی چیزی بخوان
بعد تو در سالهای عمر خویش
همسرت می کرد از هجرت فغان
دخترت در پیش قبرت داد زد
تو بمیری نه نمی کردم گمان
در زمین کربلا ای خوب من
از جفا شد قامت دختت کمان
سروده جعفر ابوالفتحی
- یکشنبه
- 1
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 16:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه