به روزى در جهان ظاهر دو شمس عالم آرا شد
به فردوس برين رقصان شجر مانند حورا شد
زِه ها زِه حَبّذا اين روز، روز وجد كبرى شد
سحرگه معنى نور على نور آشكارا شد
چو خوش باشد دو مولودى كنم اعلام عالم را
شدم از عشق هر يك زان دو سرور واله و مجنون
دل آشفته ام باشد به حبّ هر يكى مرهون
يكى كنزالله مكنون يكى سرالله مخزون
دو فيروزى دو دلشادى بشارت مى دهم اكنون
ظهور صادق و عيد محمد فخر عالم را
پى تشريف ميلاد نبى دانى كه چون گرديد
سرير خسروان دهر آندم واژگون گرديد
ز رودِ خشك و بى آب سماوه نم برون گرديد
محمد چون ولادت يافت بت ها سرنگون گرديد
دو مولود درخشان كرد نورانى دو عالم را
منور گشت از نورش تمام كوچه و برزن
مصفا كرد گيتى را رخش چون صحنه گلشن
تولايش به حفظ جان نكوتر باشد از جوشن
جهان شد از قدوم صادق آل نبى(صلى الله عليه وآله) روشن
به بام شادمانى ها بزن اى شيعه پرچم را
مه برج امامت سرور ما نجل پيغمبر(صلى الله عليه وآله)
دُرّ درج ولايت، ياور ما، حجّت داور
بلى درياى رحمت، پرورد مانند اين گوهر
رئيس مذهب شيعه، پناه مسلمين يكسر
ملك تبريك گويد بر فلك اين جشن درهم را
(قاضى زاهدى)
- چهارشنبه
- 27
- بهمن
- 1389
- ساعت
- 11:1
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
زين العابدين